مـسـجـدسـلـیـمـان

مـسـجـدسـلـیـمـان

عکسهایی از مسجدسلیمان، شهر اولین های شیرین و تلخ
مـسـجـدسـلـیـمـان

مـسـجـدسـلـیـمـان

عکسهایی از مسجدسلیمان، شهر اولین های شیرین و تلخ

تسلیت واژه ی کوچکی است برای غمی بزرگ

  با یاد و نام خدا

  تسلیت واژه ی کوچکی است برای غمی بزرگ

  باز هم غم و اندوه از دست دادن یک برادر، دوست و همکار در دلها نشست و یکی دیگر از همکاران فرهنگی، دوست و همکار خوبم آقای  صفرامیربختیار  دارفانی را وداع گفتند.

  زنده یاد امیر بختیار سالها در مدارس مختلف مسجدسلیمان به کار اشتغال داشتند. اولین آشنایی ما به سالهای آخر کارم در آموزش و پرورش مسجدسلیمان برمی گردد که مسئولیت آموزش فنی و حرفه ای را برعهده داشتم و زنده یاد امیربختیار مدیریت هنرستان دارالفنون را عهده دار بودند. از مشخصه های این همکار خوب، صورت همیشه خندان و آمادگی برای انجام وظیفه بود که هیچگاه از یاد نمی برم.

   درگذشت این برادر بزرگوار و این همکار قدیمی را به خانواده ی آن مرحوم و به همکارانم در اداره ی آموزش و پرورش مسجدسلیمان تسلیت می گویم. برای آن زنده یاد آمرزش و مغفرت الهی و برای خانواده و یازماندگان، صبرو سلامتی آرزومندم.

تسلیت واژه ی کوچکی است برای غمی بزرگ

  با یاد و نام خدا

  تسلیت واژه ی کوچکی است برای غمی بزرگ

  باز هم غم و اندوه از دست دادن یک برادر، دوست و همکار در دلها نشست و یکی دیگر از همکاران فرهنگی، دوست و همکار خوبم آقای غلامحسین برون دارفانی را وداع گفتند.

  زنده یاد غلامحسین برون سالها در مدارس مختلف مسجدسلیمان به کار اشتغال داشتند. اولین بار به عنوان یک معلم در کلاسهای آموزش ضمن خدمت ریاضی که ایشان مدرس کلاس بودند شرکت کردم. بعدها خودم به عنوان مدرس مرکزآموزش ضمن خدمت، افتحار این را داشتم که در کنار این بزرگوار کار کنم. در سال 1375 که به مدت یکسال معاون دانشسرای تربیت معلم مسجدسلیمان بودم نیز در کنار ایشان کار می کردم.

  درگذشت این برادر بزرگوار و این همکار قدیمی را به خانواده ی آن مرحوم و به همکارانم در اداره ی آموزش و پرورش مسجدسلیمان تسلیت می گویم. برای آن زنده یاد آمرزش و مغفرت الهی و برای خانواده و یازماندگان، صبرو سلامتی آرزومندم.

تسلیت واژه ی کوچکی است برای غمی بزرگ

  با یاد و نام خدا

  تسلیت واژه ی کوچکی است برای غمی بزرگ

  باز هم غم و اندوه از دست دادن یک برادر، دوست و همکار در دلها نشست و یکی دیگر از همکاران فرهنگی، دوست و همکار خوبم سید منصور صالحی دارفانی را وداع گفتند.

  زنده یاد سید منصور صالحی سالها در مدارس مختلف مسجدسلیمان به کار اشتغال داشتند. اولین بار در سال 1371 که مدیریت دبیرستان بزرگسالان حضرت رسول (ص) مسجدسلیمان  به من واگذار شد، محل دبیرستان در مدرسه ی راهنمایی انقلاب بود و سید منصور در آن زمان سرایداری این آموزشگاه را به عهده داشتند. در آن زمان و بعد از آنکه من هم از آنجا رفتم، ایشان با دیگر مدیران آموزشگاه همکاری خوبی داشتند و هیچگاه صورت همیشه بشاش و تلاش زیاد این دوست خوب را فراموش نخواهم کرد. این برادر خوب در حادثه ی رانندگی به شدت آسیب دیده و چتد روز قبل در بیمارستان طالقانی اهواز، فوت کردند.

  درگذشت این برادر بزرگوار و این همکار قدیمی را به خانواده ی آن مرحوم و به همکارانم در اداره ی آموزش و پرورش مسجدسلیمان تسلیت می گویم. برای آن زنده یاد آمرزش و مغفرت الهی و برای خانواده و یازماندگان، صبرو سلامتی آرزومندم.

تسلیت واژه ی کوچکی است برای غمی بزرگ

  با یاد و نام خدا

  تسلیت واژه ی کوچکی است برای غمی بزرگ

  باز هم غم و اندوه از دست دادن یک برادر، دوست و همکار در دلها نشست و یکی دیگر از همکاران قدیمی دارفانی را وداع گفتند.

هفته ی گذشته دوست و همکار خوبم آقای کریم رضایی فوت کردند. زنده یاد کریم رضایی در سمتهای مختلفی همچون معاونت آموزشی اداره ی آموزش و پروش مسجدسلیمان، معاونت پرورشی ناحیه ی یک آموزش و پرورش اهواز، ریاست اداره ی آموزش و پرورش بندر امام، فرماندار ایذه، فرماندار فارسان، عضویت درشورای شهر فولادشهر، عضویت تعاونی فرهنگیان مسجدسلیمان و سالها نیز در دبیرستانهای مسجدسلیمان به تدریس مشغول بودند.

  درگذشت این برادر بزرگوار و این همکار قدیمی را به خانواده ی آن مرحوم و به همکارانم در اداره ی آموزش و پروش مسجدسلیمان تسلیت می گویم. برای آن زنده یاد مغفرت الهی و برای یازماندگان صبرو سلامتی آرزومندم.

تسلیت واژه ی کوچکی است برای غمی بزرگ

  با یاد و نام خدا

  تسلیت واژه ی کوچکی است برای غمی بزرگ

  باز هم غم و اندوه از دست دادن یک برادر، دوست و همکار در دلها نشست و یکی دیگر از فرهنگیان قدیمی آموزش و پرورش مسجدسلیمان دارفانی را وداع گفتند.

  زنده یاد حیدرقلی کاوش ( کاهکش پور ) از فرهنگیان قدیمی و از پیشکسوتان آموزش و پرورش بودند که عمری را در راه اعتلای آموزش و پرورش این مرزوبوم سپری کرده و سالها در سمتهای مختلف در مسجدسلیمان خدمت کردند.

  درگذشت این برادر بزرگوار و این همکار قدیمی را به خانواده ی آن مرحوم و به همکارانم در اداره ی آموزش و پروش مسجدسلیمان تسلیت می گویم. برای آن زنده یاد مغفرت الهی و برای یازماندگان صبرو سلامتی آرزومندم.

تسلیت واژه ی کوچکی است برای غمی بزرگ

  با یاد و نام خدا

  تسلیت واژه ی کوچکی است برای غمی بزرگ

  باز هم غم و اندوه از دست دادن یک برادر، دوست و همکار در دلها نشست. چند هفته قبل یکی دیگر از فرهنگیان قدیمی آموزش و پرورش مسجدسلیمان دارفانی را وداع گفتند.

  زنده یاد غلامرضا محمدی از همکاران خوب ما سالها در قسمتهای مختلف آموزش و پرورش خدمت کردند. مدتها در سمت دبیر علوم تجربی در مدارس شهرستان مشغول کار بودند، مدتی هم در پست مدیریت و معاونت مدارس و چندسالی هم معاونت پرورشی اداره ی آموزش وپرورش مسجدسلیمان را برعهده داشتند.

  برای این برادر عزیز مغفرت الهی وبرای بازماندگان صبر و سلامتی آرزو دارم.

تسلیت واژه ی کوچکی است برای غمی بزرگ

  با یاد و نام خدا

  تسلیت واژه ی کوچکی است برای غمی بزرگ

  باز هم غم و اندوه از دست دادن یک برادر، دوست و همکار در دلها نشست. چند هفته قبل یکی دیگر از فرهنگیان قدیمی آموزش و پرورش مسجدسلیمان دارفانی را وداع گفتند.

  زنده یاد رضا باورصاد که از همکاران خوب من بودند، در ابتدای خدمت در شهرستان لالی خدمت می کرده و سپس به مسجدسلیمان منتقل و بقیه ی مدت خدمت را در مسجدسلیمان گذرانده و در سال 1375 بازنشسته گردیدند.

  در تمام مدتی که ایشان را می شناختم همیشه با چهره ای خندان و بشاش با همه روبرو می شد و هنوز هم نمی توانم فقدان او را باور کنم.

  درگذشت این دوست و برادر و همکار گرامی را به همکارانم در اداره ی آموزش و پرورش مسجدسلیمان وخانواده ی گرامی ایشان تسلیت می گویم. از درگاه خداوند برای این برادر خوب مغفرت الهی وبرای بازماندگان صبر وسلامتی آرزو دارم.   

تسلیت واژه ی کوچکی است برای غمی بزرگ

  با یاد و نام خدا

  تسلیت واژه ی کوچکی است برای غمی بزرگ

  هفته ی گذشته یکی از همکاران قدیمی ما  خانم احمدی همسر دوست و همکارارجمندمان آقای شاپور شکرخدایی دار فانی را وداع گفتند.همکاران در مراسمی که به همین مناسبت از طرف خانواده ی مرحومه برگزار شده شرکت کرده و به بازماندگان ادای احترام کردند. باور کنید در اینگونه مواقع واقعا نمی دانم چه بگویم و حتی به صورت حضوری هم تنها می گویم سرخودتان سلامت، عبارتی که معمولا هم همه می گویند. می دانم که هیچ عبارتی نمی تواند تسلی بخش دل بازماندگان باشد. تنها آرزو می کنم که خداوند به آنان صبر دهد تا  این مصیبت را تحمل کنند.

  برای همکار فقیدمان مغفرت الهی و برای بازماندگان یعنی خانواده های شکرخدایی و احمدی صبر و سلامتی آرزومندم.

تسلیت واژه ی کوچکی است برای غمی بزرگ

  با یاد ونام خدا

  تسلیت واژه ی کوچکی است برای غمی بزرگ

  بار دیگر غم از دست دادن دوستی قلبمان را فشرد، دوست و همکاری که همیشه یادش و یاد محبتهایش را در دل خواهیم داشت.

زنده یاد نصرالله اژدری که از همکاران قدیمی ما در اداره ی آموزش وپرورش مسجدسلیمان بود هفته ی قبل دارفانی را وداع گفت، و همه ی همکارانش را در ماتمی جانکاه فروبرد. حضور دبیران، آموزگاران و کارکنان قدیمی بر مزار این بزرگمرد، نشان از علاقه ی بی شائبه ی همکاران نسبت به این بزرگمرد است.  

  برای ایشان مرحمت الهی و برای بازماندگان صبر و شکیبایی آرزومندیم.

                                                    روحش شاد و یادش گرامی باد.