مـسـجـدسـلـیـمـان

مـسـجـدسـلـیـمـان

عکسهایی از مسجدسلیمان، شهر اولین های شیرین و تلخ
مـسـجـدسـلـیـمـان

مـسـجـدسـلـیـمـان

عکسهایی از مسجدسلیمان، شهر اولین های شیرین و تلخ

مجموعه عکسهایی از مسجدسلیمان

 

  بایاد ونام خـدا

  مقدمه

  سال 1385 به خاطر علاقه ی شخصی وبلاگی را در بلاگفا درست کردم به آدرس  www.mi-s.blogfa.com  که در آن مطالب مختلفی پیرامون مسجدسلیمان را قرار می دادم و بعدها مطالب مختلفی نیز به این مجموعه اضافه شد از جمله درباره ی آداب و رسوم بختیاری ها و زبان بختیاری و ... ، که این کار را حال نیز ادامه می دهم. در ابتدا که مطالبم پیرامون گذشته ی مسجدسلیمان بود دوستان زیادی محبت کرده نه به خاطر من بلکه مثل خود من به خاطر علاقه به مسجدسلیمان پیامهای زیادی برایم فرستاده و گاهی راهنماییهایی در جهت بهبود وبلاگ داشته و تذکری درباره ی اصلاح مطالب از جمله معنی رَشَند، مساحت منازل بیست فوتی و ...، که همینجا مجددا .......

   برای دریافت مطلب کامل اینجا کلیک کنید

اصطلاحات بیگانه ی رایج در زبان مردم مسجدسلیمان

   اصطلاحات بیگانه ی رایج در زبان مردم مسجدسلیمان

   با یاد و نام خدا     

   ما ایرانیها در برخورد باواژه های بیگانه خصوصا در شرایطی که تحت فشار هم باشیم، بسیار مهمان نواز! هستیم و به راحتی این کلمات را پذیرفته و با آنها همانند واژه های فارسی رفتار می کنیم، کافی است به لغات عربی، انگلیسی، هندی ، ترکی و ... که وارد زبان فارسی شده توجه کنید تا به صحت این مطلب پی ببرید.

  براثر اقامت طولانی خارجیها و خصوصا انگلیسیها در مسجدسلیمان و انضباط خاصی که در شرکت نفت ایجاد کرده بودند، لغات و اصطلاحات زیادی در زبان و گویش مردم وارد شد که بسیاری از آنها هنوز هم مورد استفاده قرار می گیرند،  برخی کمتر استفاده می شوند ....... 

     برای دریاف فابل مجموعه ی اصطلاحات بیگانه ی رایج در زبان مردم مسجدسلیمان  

اینجا کلیک کنید                                    

عکسی از مسجدسلیمان ( منازل مسجدسلیمان )

 

عکسی از مسجدسلیمان 

  

 

 

  

    

  با یاد و نام خدا 

  

  در سال 1386  که خاطراتم را روی وبلاگ دیگرم  WWW.MI-S.BLOGFA.COM  قرار داده بودم، در بخشی از این مطلب به مسئله ی تلویزیون و ورود این جعبه ی جادو به مسجدسلیمان اشاره داشتم  و آنتنهای بلندی که مردم با تاکید فروشندگان تلویزیون روی خانه هایشان نصب می کردند و وقتی عکس بالا  را پیدا کردم و آن را روی این وبلاگم گذاشتم، حیفم آمد آن بخش از خاطراتم را تکرار نکنم چون با این عکس شما بهتر متوجه ی وضعیت آن زمان خواهید شد. 

 

 

 خاطراتی شیرین و تلخ از مسجدسلیمان

 سال 1347 یا سال بعد از آن بود که موضوع تلویزیون مطرح شد که بسیارهم داغ بود. مغازه هاشروع به بازار گرمی کرده و تبلیغات هم مزید برعلت شد وخیلی سریع  تب تلویزیون بالا گرفت ودرمدت کوتاهی همه دوست داشتنداین جعبه ی جادویی راداشته  باشند ( چشم وهمچشمی ). جالب این که از هر فروشگاهی خرید می کردی، فروشنده  یک نفر را  که احتمالا از قـبل با هم قرار داشتند برای نصب آنتن که مهمترین قسمت  بود! معرفی می کرد ( ناشی گری مارا ببینید ).  

  ما که نمی دانستیم ولی آنهاخیلی خوب می دانستند که اصلا این شهردرطرح پخش برنامه های تلویزیونی نیست ولی ازسادگی مردم سوء استفاده کرده و اجناس  خودرا فروختند. تلویزیونهای سیاه و سفید و لامپی شاوب لورنس, بلر، ناسیونال و بعد آر تی سی . هیچکس به خود زحمت نداد تا از دیگری که تلویزیون خریده  وضعیت دریافت موج وتصویررا بپرسد ( ولی خـداوکیلی کسی هـم از این چیزها اطلاع نداشت شاید امروزه هم خیلی از مردم ندانند،  ظاهرا بودن دستگاه تلویزیون در منزل مهم بود و بس ) و در جواب سوال بعضی از خریداران هم،  فروشنده ها می گفتند آنتن باید بلند باشد. گاهی دیده می شد که کسی دو شاخه ی شش متری لوله ی یک اینچ گالوانیزه ی مخصوص آب را به هم متصل کرده و با حداقل سه یا چهار مهار آنرا نگهداشته است ولی نتیجه صفر ( یعنی ارتفاع پایه آنتن چیزی حدود 12 متر وتعجب می کنم سقف منازل شخصی چگونه این وزن را تحمل می کرد ). گـاهی بـا تغییرات هوا،  تصویری برفکی دیده می شدومعمولا سریال خانه ی قمرخانم و یا سرکار استوار. هـمه سعی داشتند به منزل آشنایان تلویزیون دار بروند و فیلمی تماشا کنند، هـمـان طنز دوستمان که  همسایه شان رادیوداشت.  

  از آنجا که فروشندگان تاکید می کردند فقط عده ی خاصی که خود آنها معرفی می کردند مجاز به نصب آنتن هستند، وضع این افراد هم بد نبود گرچه یکی ازآنها هم موقع نصب آنتن تلویزیون یکی از مشتری ها،  براثر برخورد پایه ی آنتن باسیم برق  دچارحادثه ی برق گرفتگی شد و فوت کرد. وقتی در سال 1350 رله ی تلویزیونی شهرنصب و شروع به کارکرد،  تازه مردم  همه چیز را فهمیدند.

  

عکسهایی از مسجدسلیمان ( نمره یک )

عکسهایی از مسجدسلیمان 

 

 

  

 

 

  با یاد و نام خدا 

  آقای سوارنژاد و یکی دیگر از همشهریهای عزیز روی وبلاگ پیام گذاشتند که ابن را که من فلکه ی نمره یک نامیده امدر اصل فلکه ی نمره چهل یا غلکه ی مجسمه است. با تشکر از این عزیزان عنوان مطلب را عوض کردم . امید که موفق باشند.

عکسی از مسجدسلیمان ( فلکه ی نمره چهل یا فلکه ی مجسمه )

عکسی از فلکه ی نمره جهل ( فلکه ی مجسمه ) مسجدسلیمان  

 

   با یاد و نام خدا 

   آقای سوار نژاد و یک نفر دیگر از همشهریها روی وبلاگم پیام گذاشتند که این فلکه که من آن را فلکه ی نمره یک نامیده ام، در اصل فلکه ی مجسمه یا فلکه ی نمره چهل است. با تشکر از این عزیزان، عنوان مطلب را عوض می کنم ولی تغیییر عکس برایم ممکن نیست. امیدوارم که م.فق باشند.