مـسـجـدسـلـیـمـان

مـسـجـدسـلـیـمـان

عکسهایی از مسجدسلیمان، شهر اولین های شیرین و تلخ
مـسـجـدسـلـیـمـان

مـسـجـدسـلـیـمـان

عکسهایی از مسجدسلیمان، شهر اولین های شیرین و تلخ

سفری به مسجدسلیمان ( عکسی از یک بنگله )

 

  با یاد و نام خدا

  سفری به مسجدسلیمان

چندی قبل یکی از آشنایان ضمن صحبتهایش به یکی از بنگله های جنب انبار خوراکی اشاره کرد که روی آن تاریخ ساختش حک شده است. علاقمند شدم که بروم و از نزدیک آن را ببینم.

این بار که به مسجدسلیمان رفتم باز هم به عادت معهود از کنار مرکز زبان ارتش ( که دیگر فقط نامی از آن باقی مانده ) گذشتم و پس از این که سری به دوست خوبم آقای فرهادیان زدم، از مسیر همان بنگله ها بالا رفتم و چون نمی دانستم کدامیک است، از یک نفر که در همان نزدیکی در حیاط خانه ای ایستاده بود سراغ گرفتم. با تعجب دیدم که مرا کاملا می شناسد و پس از سلام واحوالپرسی خودش را معرفی کرد، آقای بهرام جاوید که همکلاسی برادرم بود و خیلی خوشحال شدم که هوز هم کسی مرا می شناسد. خلاصه ایشان خانه ی مورد نظر را به من نشان داد و از صاحبخانه هم اجازه گرفت تا داخل شدیم و توانستم عکسی از نمای بنگله و نیز تاریخ حکاکی شده برروی سردر آن بگیرم.

تاریخ بنای ساختمان 1923 میلادی است یعنی حدود 92 سال از ساخت آن می گذرد ضمن اینکه باید به نحوه ی  ساخت و مصالح آن آفرین گفت از جهنی هم مرا متاثر کرد. چرا ما باید در ساختمانهایی اقامت کنیم که نزدیک به یک قرن قدمت دارند؟ مگر عمر مقید یک ساختمان چقدر است؟  

عکس ساختمان را روی وبلاگ می گذارم و تاریخ ساخت را هم در کنارش آورده ام. روی دیوار سردر ساختمان، جایی که آن تاریخ حک شده را دایره کشیده ام تا مشخص گردد. شاید بتوان این بنگله را موزه ای دانست که تاریخ ساختمان سازی مسجدسلیمان را نشان می دهد. 

 

 

 

بنگله

تصویری از مین آفیس مسجدسلیمان در دهه ی 1340

   با یاد و نام خدا 

   تصویری از مین آفیس مسجدسلیمان در دهه ی 1340

 

 

مین آفیس 

 

  با تشکر از همشهری خوبم آقای نصیری که این عکس را در اختیارم گذاشتند.

تبریک سال نو

                                                    با یاد و نام خدا  

 

 

  فرا رسیدن سال نو و عید سعید نوروز را به همه‌ی فرهنگیان، همکارانم در اداره‌ی آموزش و پرورش مسحدسلیمان و خصوصا کلیه‌ی همکاران بازنشسته تبریک گفته و برای همگان سالی پر از شادکامی و سلامتی آرزومندم. یادی هم کنیم از عزیزانی که دیگر در میان ما نیستند و رخ در نقاب خاک کشیده‌اند و برایشان رحمت و مغفرت الهی را آرزو کنیم.

 جا دارد در آغاز این سال نو، در کنار سفره‌ی هفت سین و هنگام تحویل سال، از درگاه الهی برای تمامی بیماران صحت و سلامتی را آرزو کنیم و از خداوند بخواهیم همه‌ی بیماران را شفا عنایت فرماید. آمین

عکسی از همکاران دبستان دکتر شریعتی ( ششم بهمن سابق ) مسجدسلیمان

  با یاد و نام خدا

  عکسی از همکاران دبستان دکتر شریعتی ( ششم بهمن سابق ) مسجدسلیمان

  زمانی که عکس کادر آموزشی دبستان دکتر شریعتی ( ششم بهمن سابق ) را روی وبلاگ گذاشتم نام چند تن از همکاران را به یاد نداشتم. برادر خوبم آقای زالی فرزند زنده یاد آقای زالی، نکته ای را تذکر دادند و بعد ازآن پیامی داشتم از یکی از شاگردانم در دبیرستان سینا که به واسطه ی این پیامها توانستم همه ی همکاران را بشناسم. به همین دلیل دوباره عکس را روی وبلاگ می گذارم.

  اسامی همکاران به ترتیب :

  ایستاده از راست: آقایان آذری، ستار شمسایی، شنبه محمدی، فهیمی ، صاالحی،الهیاری و بهمن صالح بربرو.

  نشسته از راست: زنده یادان گرامی و زالی، آقایان ....... ، ایسوند، صالحی و فرامرز علی محمد گوشه.

ضمن تشکر از دوست قدیمی آقای صالحی باورصاد ، عین پیامشان را هم روی وبلاگ می گذارم:

  بنده در سال تحصیلی 68-69 در کلاس دوم دبیرستان سینا تحصیل میکردم دبیری داشتیم به نام آقای بهرامی که افتخار شاگردی ایشان را در درس دانش اجتماعی داشتم خواستم بدانم آیا آن عزیز شما هستید؟
در مورد عکس کادر آموزشی دبستان ششم بهمن(دکتر شریعتی) من سال 58-59 کلاس اول را در این دبستان شروع کردم و از کادر آن زمان آقایان مهدی آذری(مدیر).ستارشمسائی.فهیمی(ناظم).صالحی(معلم کلاس اول خودم).زنده یاد گرامی(مدیر) را به خوبی به یاد دارم.
نفر سوم ایستاده از راست آقای شنبه محمدی و نفر هفتم آقای صالحی برو برو(ناظم) که فکر کنم نامشان را فراموش کرده اید در عکس دیده میشوند.
  با آرزوی سلامتی برای شما و همه معلمان عزیز 

عکسی از همکاران دبستان دکتر شریعتی ( ششم بهمن سابق ) شهرستان مسجدسلیمان

  با یاد و نام خدا 

  عکسی از همکاران دبستان دکتر شریعتی ( ششم بهمن سابق ) شهرستان مسجدسلیمان  

  پسر همکار و فامیل ارجمندم زنده یاد زالی کاهکش عکسی از کادر آموزشی دبستان دکتر شریعتی را برایم فرستادند که احتمالا بیش از چهل سال قبل گرفته شده است. با تشکر از این برادر خوبم این عکس را روی وبلاگ می گذارم. 

 

در رثای پدر

  با یاد و نام خدا

  در رثای پدر

  چند روز قبل هنگام عبور از خیابان روی شیشه ی اتومبیلی، جمله ای را دیدم به این مضمون که:

به خاطر وجود پدرم هست که فکر می کنم فرشته ها هم می توانند مرد باشند.

  نمی دانم کسی که این جمله را نوشته، آن را در رثای پدر نوشته یا هنوز سایه ی او را برسر دارد ولی به مصداق " سخنی که از دل برآید لاجرم بردل نشیند" به دل من نشست و سبب شد آن را در متن نوشته ام بیاورم.

  نوزدهم اسفندماه درست ده سال از فقدان عزیزی می گذرد که یادش و نامش همیشه در ذهنم باقی است. هنوز هم وقتی به خانه ی پدریم در مسجدسلیمان می روم و عکس پدرم را بربالای تختخوابی که محل استراحتش بود می بینم، حس می کنم هنوز هم هست و نگران وضعیت خانواده است.

  به قول یکی از دوستان که در پیامش به مناسبت روز پدر نوشته بود " به یاد اولین بوسه ای که پدربرگونه مان زد و مانفهمیدیم و به یاد آخرین بوسه ای که ما برگونه اش زدیم و او متوجه نشد، یاد همه ی پدران را گرامی بداریم چه آنانی که هستند که برایشان سلامتی و عمر باعزت آرزو کنیم و چه آنان که نیستند و رخ در نقاب خاک کشیده اند، برایشان مغفرت الهی را طلب کنیم. آمین

عکسی از مسجدسلیمان - باشگاه ایران

   با یاد و نام خدا 

   عکسی از مسجدسلیمان - باشگاه ایران 

باشگاه ایران مسجدسلیمان 

 

  با تشکر از همشهری خوبیم آقای رضا نصیری که این عکس را در اختیارم گذاشتند.

عکسی از مسجدسلیمان - باشگاه گلف مسجدسلیمان

  با یاد و نام خدا 

  عکسی از باشگاه گلف مسجدسلیمان  

 

باشگاه گلف

 

  با تشکر از همشهری خوبم آقای رضا نصیری که این عکس را در احتیارم گذاشتند

عکسی از مسجدسیلمان - یک اتوبوس قدیمی

  با یاد و نام خدا   

  عکسی از یک اتوبوس قدیمی

 

یک اتوبوس قدیمی 

  با تشکر از همشهری خوبم آقای رضا نصیری

عکسی از یک موتوسیکلت قدیمی شرکت نفتی

با یاد و نام خدا 

عکسی از یک موتوسیکلت قدیمی 

 

موتوسیکلت قدیمی 

 

  مدتها دروست داشتم عکسی از این موتوسیکلتها یا به قول قدیمی ها ، تَک تَکو  داشته باشم. همشهری خوبم آقای رضا نصیری این عکس را در اختیارم گذاشتند. از ایشان بسیار ممنونم. کاش عکسی از نوع خاصی از آنها که ساید کار داشتند هم پیدا می کردم.

عکسی از مسجدسلیمان - یک تریلی نفربر شرکت نفت ( کمرِشکَن )

  با یاد و نام خدا 

  عکسی از یک تریلی نفربر شرکت نفت ( کمرِشکَن )  

 

 عکسی از یک تریلی نفربر شرکت نفت ( کمرِشکَن )

 

  مدتها دنبال عکسی از این تریلی ها بودم و عاقبت توسط دوست و همشهری خوبم آقای رضا نصیری آن را پیدا کردم و همین حا هم از ایشان تشکر می کنم.

سفری به مسجدسلیمان

  با یاد و نام خدا

  سفری به مسجدسلیمان

  هفته ی قبل که برای دیدن خانواده به مسجدسلیمان رفته بودم، به منظره ی عجیبی برخوردم. صبح به عادت معهود از خانه بیرون آمدم و خواستم از زمین محل ورک شاپ سابق ( دبیرستان ارتش ) عکسی بگیرم. جوانی را دیدم که چکش و قلمی در دست با تکه آهنی کلنجار میرود. در جواب سوالم گفت که می خواهد آهنهای به جا مانده از تخریب ساختمان قدیمی را از زیر خاک بیرون آورده و به ضایعاتی ها بفروشد.

  از اوپرسیدم: می توانم عکسی از شما بگیرم؟ ودر جواب سوالش که پرسید برای چه می خواهی گفتم می خواهم دروبلاگم بگذارم. ناراحت شد وگفت اینکار را نکن. پرسیدم چرا؟ گفت اگر ببینند دارم زمین را می کنم تا تکه آهنی درآورم، جلوم را می گیرند.

  کار ندارم که صاحبان زمین ورک شاپ! ( آیا واقعا صاحب آن هستند یا نه ) حق دارند جلو کار این جوان نیازمند را بگیرند یانه، حرفم این است که چه برسرمردم مسجدسلیمان آمده که جوانی با این سن وسال باید زمین رابکاود به امید یافتن تکه آهنی تا به ضایعاتی بفروشد واندک درآمدی. به راستی چرا؟

  که یکمرتبه این شعر ناصر خسرو یادم آمد که :  

   بسوزند چوب درختان بی بر    سزا خود همین است مر بی بری را 

  و به راستی سزای مسجدسلیمان ومسجدسلیمانی ها همین است و بس.  

عکسی از مسجدسلیمان

  با یاد و نام خدا 

  عکسی از مسجدسلیمان  

عکسی از مسجدسلیمان 

 

  این عکس را همشهری خوبم آقای رضانصیری در اخنیارم گذاشتند

عکسی از مسجدسلیمان

  با یاد و نام خدا 

  عکسی از مسجدسلیمان 

 

عکسی از مسجدسلیمان   

 

  این تصویر از دو عکس قدیمی که در کنار هم گذاشته ام نشکیل شده و مطمئن هستم که هردو یک منطقه را نشان می دهند. از دوستانی که می دانند این تصویر مربوط به کدام محله ی مسجدسلیمان است تقاضا دارم برایم پیام بگذاررند. 

  بخش صمت راست را همشهری خوبم آقای رضا نصیری در اختیارم گذاشته اند که از ایشان تشکر ویژه دارم و بخش سمت چپ را از سایت پنجره گرفته ام.

عکسی از مسجدسلیمان قدیم

  با یاد و نام خدا 

  عکسی از مسجدسلیمان قدیم 

 

مسجدسلیمان قدیم

عکسی از پل نمره یک مسجدسلیمان

  با یاد ونام حدا 

  عکسی از پل نمره یک مسجدسلیمان در گذشته ی دور. با تشکر از همشهری خوبم آقای 

رضا نصیری که این عکس را در اختیارم گذاشتند. 

 

پل نمره یک

عکسی از مسجدسلیمان ( یک شیرچاه نفت )

   با یاد و نام خدا 

   عکسی از یک شیرچاه نفت 

 

شیر چاه نفت

عکسی از مسجدسلیمان ( شیر چاه نفت )

  با یاد و نام خدا  

  یکی از منظره هایی که در گوشه و کنار مسجدسلیمان، در هر جا می توان دید شیر چاههای پلمپ شده است. 

 

شیرچاه نفت

نسخه ی کامل واژه های بختیاری

  با یاد و نام خدا 

  برای دریافت فایل پی دی اف نسخه ی کامل واژه های بختیاری، اینجا کلیک کنید.

تبریک سال تحصیلی جدید

  با یاد و نام خدا   

   

  آغاز سال تحصیلی جدید را به همه ی فرهنگیان خصوصا همکارانم در اداره ی آموزش و پرورش مسجدسلیمان، کلیه ی اولیا ودانش آموزان عزیز تبریک می گویم و آرزو می کنم در سال تحصیلی جدید موفق باشند. 

  جا دارد در ابن ابتدای سال، یادی بکنیم از همکارانی که دیگر در بین ما نیستند و نیز از درگاه خداوند برای دوستانی هم که در بستر بیماری هستند آرزوی سلامتی و بهبودی داشته باشیم.  

                                                                                                      آمین