ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
با یاد و نام خدا
سخنی چند در مورد ایل سهونی
ایل سِهُونی با سه زیر شاخه ی اصلی«حموله، کهیش و باورصاد» و چندین زیر شاخه ی فرعی است.... که در گذشته این ایل به علت خانوار زیاد مالیات سالانه ی آنها با هفت لنگ وچارلنگ نبود، بلکه مالیات را جداگانه پرداخت میکردند. از این رو به آنها«ایل سهونی» میگفتند که قبل از جنگ و گریز و تبعید، جزء کیانرسی شاخه چارلنگ بودند ( ایل سهونی از هوا خواهان محمدتقی خان چارلنگ رقیب سر سخت فتحعلی شاه محسوب میشدند و به علت واقعهی تاریخی و اسیری محمد تقی خان درگیر جنگ و گریزهای داخلی گردیدند).
هنری لایارد، در خاطراتش می نویسد: «سهونی طوایف بزرگی از عشایر بختیاری هستند که شفیع خان وزیر محمد تقی خان بر آنها حکومت می کرد؛ شفیع خان همه ساله به نمایندگی محمدتقی خان مالیات طوایف بختیاری را جمع آوری می کرد؛ بیشتر اوقات را صرف حل و فصل امور می کرد و بیش از هر شخصیت دیگری به اوضاع و احوال طوایف آشنایی داشت».
...در دستگاه محمد تقی خان چارلنگ چند تن از بزرگان ایل سهونی سِمَت وزیر و مشاور داشتند. فرج الله کَلُو، حاجِی خسرو حموله و شفیع خان باورصاد وزیر و مشاور او بود. ایل سهونی تا مدتی در کوههای منگشت سنگر گرفتند و در مقابل خودسریهای علیرضاخان ایستادند. اما بعد از جنگ و گریزها حاجی خسرو در شوشتر گرفتار آمد که با پا در میانی خوانین دورکی آزاد شد به شرطی که از این پس تیره حموله ابوالجمعی هفت لنگ باشد.
آفرج الله کَلُو به بهداروندها پیوست و شفیع خان باورصاد هم به طرف فارسان حرکت کرد؛ به این طریق ایل سهونی از هم پاشیده شد.
گزیده ای از دانشنامه ی قوم بختیاری ( بخش نخست )، تالیف سریا داودی حموله