مـسـجـدسـلـیـمـان

مـسـجـدسـلـیـمـان

عکسهایی از مسجدسلیمان، شهر اولین های شیرین و تلخ
مـسـجـدسـلـیـمـان

مـسـجـدسـلـیـمـان

عکسهایی از مسجدسلیمان، شهر اولین های شیرین و تلخ

عکسی از مسجدسلیمان ( تصویری از یک پُخار )

عکسی از یک بُخار ( پُخار ) 

عکسی از یک بخار ( پُخار ) منازل سی برنجی شرکت نفت در مسجدسلیمان 

  با یاد و نام خدا

  بُخار ( پُخار )

  مدتها به دنبال آن بودم که عکسی از بُخار ( پُخار ) منازل شرکت نفت و نیز بُخارهای عمومی که شرکت نفت در محلات و عموما نزدیک به منازل بیست فوتی ساخته بود تهیه کنم. اما متاسفانه به دلیل گذشت زمان و تخریب این بخارها این امکان وجود نداشت زیرا ساکنان امروزی منازل سی برنجی به تبعیت دوران جدید و گاهی نیز به علت نبودن گاز ترش و از همه مهمتر برای استفاده از فضای آن، بخارها را تخریب و تغییر شکل داده بودند. اما چند روز قبل به طور اتفاقی از طریق یکی از بستگان به نام آقای داریوش کهیش متوجه شدم در یکی از منازل محله ی نفتون در مسجدسلیمان هنوز یکی از این بخارها وجود دارد، گرچه دیگر از آن استفاده نمی شود. زمانی هم که به آنجا مراجعه کردم با دوست و همکار خویم آقای وهاب داودی برخورد کردم و این بزرگوار اجازه داد تا از بخار و حیاط منزلشان ( از منازل سی برنجی نفتون ) عکس بگیرم و همینجا از این دو بزرگوار تشکر می کنم.

  بُخار با به قول مردم محلی مسجدسلیمان پُخار، هم به اجاقی که با گاز طبیعی کار می کرد و هم به اتاقک کوچک تقریبا دوونیم در دوو نیم متری که ابن اجاق در آن تعبیه شده ( آشپزخانه )، اطلاق می شد. خود اجاق به شکل مکعب به ابعاد تقریبا یک متر و سنگ چدنی آن ( سَنگِ پُخار ) هم مربع شکل به ضلع حدود هشتادسانتی متر بود. دیواره ی آن را با آجرهای نسوز می ساختند تا براثر حرارت خراب نشود. در بدنه ی بخار در برخی جاها از جمله در همین محلی که من عکس گرفته ام، فضایی مکعب شکل به ایعاد چهل سانتیمتر و دارای درب فلزی درنظر گرفته شده بود که با حرارت بُخار گرم شده و مانند فِرهای امروزی مورد استفاده قرار می گرفت.  سنگ چدنی روی اجاق با سوختن گاز طبیعی گرم شده و از حرارت آن برای پخت وپز، گرم کردن آب، گرم کردن فضای بخار و حمام کردن استفاده می کردند. هرگاه هم که نیاز به حرارت بیشتر یا شعله ی مستقیم داشتند ( معمولا زمانی که می خواستند کله پاچه ی گوسفند را سفید کنند )، بسته به نیاز درب یکی از دریچه ها را برداشته و از شعله ی مستقیم آتش استفاده می کردند. شبهای زمستان هم همین فضای بسیار کوچک محل شب نشینی بچه ها وبزرگترهابود. هنوز هم صدای عبور گاز از درون لوله ی  یک چهارم اینچی ( سه سوتی ) و سوختن آن در یخار که همچون لالایی همه را به خواب می برد، را فراموش نکرده ام.  برای اینکه حدود سنگ چدنی و دریچه های دایره شکل روی آن معلوم باشد، اطراف آنها را پررنگتر و دریچه ها را با علامت + مشخص کرده ام. دود حاصل از سوختن گاز هم از طریق لوله ای که بیرون ساختمان و برروی دیوار نصب شده بود، خارج می شد. این لوله ها هم معمولا گرم شده و در شبهای سرد زمستان مکانی برای بچه ها بود که در آنجا جمع شده و مشغول صحبت می شدند.   

  مطمئنا شما که این تصویر را می بینید فکر می کنید ابن اجاق چه دیدنی دارد که من اینهمه به دنبال آن گشته ام. حق دارید و این سوال را بارها هم از خود پرسیده ام : در گذشته ای که خودت هم اعتراف می کنی جز تلخی، سختی، مرارت، حقارت، سرکوفت و ....، چیزی برایت نداشته به دنبال چه می گردی؟ اما نتوانسته ام جوابی برایش بیابم و هربار که به قول آن کارگر خدماتی شرکت نفت، به یکی از این آثار باستانی می رسم، بی اراده و با حرص و ولعی بی اندازه از آنها عکس می گیرم.

  وقتی به سنگ چدنی روی اجاق، دریچه های دایره شکل روی آن و دیواره ی آجری یخار ( در این تصویر آجرها دیده نمی شوندچون روی آن را با گچ پوشانده اند ) نگاه کردم بی اختیار مادرم را به خاطر آوردم که همیشه آرزو داشت در منزل سازمانی شرکت نفت زندگی کرده و از بخار استفاده کند و از آنجا که مرحوم پدرم از منزل سازمانی بدش می آمد ( که آخر هم دلیل این تنفر را ندانستم )، آخرالامر به آرزویش نرسید و مانند بقیه ی مسجدسلیمانی های قانع، با حسرت از آن یاد می کند. 

 

نظرات 5 + ارسال نظر
نسترن ب یکشنبه 20 تیر 1400 ساعت 04:51

عالی بود مخصوصا اونجایی که از پیچیدن صدای گاز توی لوله های بخار گفتید دقیقا واسم تداعی شد شب هایی که توی بخار موقع درس خوندن با همین صدا خوابم میبرد

[ بدون نام ] جمعه 22 مرداد 1395 ساعت 05:05

چقدر ازدیدن این تصاویر ومطلب لذت بردم وخوشحال شدم الهی خیرببینی که خاطرات کودکی هامونو زنده کردی.براتون آرزوی سلامتی وموفقیت دارم

سلام ممنون که به وبلاگم سرزده و پیام گذاشتید. کاش خودتان را هم معرفی می کردید. با سپاس از محبتتان

[ بدون نام ] دوشنبه 18 شهریور 1392 ساعت 18:32

این عکس من رو برد به خیلی سال پیش...چقدر خوبه که در چنین جایی می شه اینهمه عکس و مطالب خوب درباره شهرمون پیدا کرد...جای تقدیر دارد...دست مریزاد استاد...

سلام ممنون که سرزده و نظر دادید. خوشحالم که نظزتان را جلب کرده است و امید که همیشه سربزنید. خوشحالتر خواهم شد. با سپاس

parsmovies شنبه 9 شهریور 1392 ساعت 12:18 http://www.parsmovies.vcp.ir

سلام وبلاگ زیبایی داری از مطابش خوشم اومد به وب منم سری بزن دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم بازم بهت سر میزنم اگه خوشت اومد و با تبادل لینک موافق بودی بهم خبر بده منتظرتم بیای
یا علی

سلام ممنون که به وبلاگم یرزده وپیام گذاشتید. وبلاگ من با کارشما اصلا قابل مقایسه نیست. کارتان عالی است امید که همیشه موفق باشید. با سپاس

mehran شنبه 9 شهریور 1392 ساعت 10:42 http://www.whitus.mihanblog.com

سلام ویلاگ عالی داری به منم سر بزن اگر از وبلاگم خوشت اومد میتونی منو با اسم همه چی لینک کنی

سلام ممنون که به وبلاگم سرزده و پیام گذاشتید. به وبلاگتان آمدم و پیام هم برایتان گذاشتم. موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد