مـسـجـدسـلـیـمـان

مـسـجـدسـلـیـمـان

عکسهایی از مسجدسلیمان، شهر اولین های شیرین و تلخ
مـسـجـدسـلـیـمـان

مـسـجـدسـلـیـمـان

عکسهایی از مسجدسلیمان، شهر اولین های شیرین و تلخ

عکسی از مسجدسلیمان - همکاران

  با یاد و نام خدا 

  عکسی از مسجدسلیمان - همکاران 

 

 

 

 

  با تشکر از دوست و همکار خوبم آقای سجادیان که این عکس را در اختیارم گذاشتند.

عکسی از مسجدسلیمان -همکاران

  با یاد و نام خدا 

  عکسی از مسجدسلیمان -همکاران 

تسلیت واژه ی کوچکی است برای غمی بزرگ

  با یاد و نام خدا

  تسلیت واژه ی کوچکی است برای غمی بزرگ

  در طی دو ماه گذشته دو تن ازهمکاران قدیمی در اداره ی آموزش و پرورش مسجدسلیمان، آقایان عبدالرسول حسن زاده و الماس ناصری کریموند که از آموزگاران بسیار قدیمی این شهر بودند، دار فانی را وداع گفتند.

  من افتخار همکاری  با زنده یاد حسن زاده را نداشتم ولی با پسرشان در دانشسرای مقدماتی مسجدسلیمان هم دوره بودم. آقای ناصری را سالها از نزدیک می شناختم. ایشان از مدیران خوب مقطع ابتدایی بودند و چندین سال در دبستان سینا ، سمت مدیریت داشتند.

  درگذشت این دو همکار را به همه ی همکاران در آموزش و پرورش مسجدسلیمان  و به خصوص به خانواده ی این دو عزیز تسلیت گفته، برایشان از درگاه الهی مفقرت و برای بازماندگان صبر و سلامتی آرزو دارم.

  جا دارد همین جا این مصیبت را به دوست، برادر، همکار و هم دوره ی دوران تحصیل در دانشسرا آقای مسعود حسن زاده، تسلیت گفته برایشان سلامتی آرزو کنم.

انتشار یک کتاب

  با یاد و نام خدا 

  انتشار یک کتاب 

 

 

 

  همشهری و همگار خوبم آقای دانش عباسی شهنی کتاب دیگری تخت عنوان  تاریخ آموزش و پرورش و مدارس مسجدسلیمان منتشر کرده اند. حسن مهم این کتاب به نظر من ، نگارش مورخ گونه و نه مفسرگونه ی آن است که باید هر کتابی که در زمینه ی تاریخ نوشته می شود، این گونه باشد. تنها مواردی که نویسنده به آن توجه نکرده اند، دبیرستان بزرگسالان و آموزش از راه دور می باشد. برای این همشهری و همکار خوبم آرزوی موفقیت بیشتر دارم.

عکسی از مسجدسلیمان - همکاران

  با یاد و نام خدا

  سفری به مسجدسلیمان

  چندی قبل که به مسجدسلیمان رفته بودم دوست، همشهری و همکار خوب قدیمی آقای غلامحسین سجادیان را دیدم که پس از نماز مغرب و عشا از مسجد بازار چشمه علی برمی گشت. پس از احوالپرسی و صحبت، بحث به مطالب وبلاگم کشیده شد که ایشان مرتبا به آن سرمی زدند. اتفاقی پرسدم: عکسی از گذشته ندارید؟ که جوابشان مثبت بود و در پاسخ  درخواست من قول دادند که تعدادی عکس از همکاران دراختیارم بگذارند. هفته ی قبل این بزرگوار به وعده شان عمل کرده و تعدادی عکس برایم فرستادند و من هم به تدریج آنها را روی وبلاگم می گذارم. پیشاپیش از لطف این برادر بزرگوار تشکر می کنم.  

   

عکسی از مسجدسلیمان - دانشجو معلمان دانشسرای مقدماتی پسران - سال 1350

 با یاد و نام خدا 

 عکسی از مسجدسلیمان - دانشجو معلمان دانشسرای مقدماتی پسران - سال 1350   

 

 

  با تشکر از دوست و همدوره ای عزیز آقای عبود شکیب که این عکس را در اختیارم گذاشتند.

تبریک سال نو

                                                    با یاد و نام خدا  

 

 

  فرا رسیدن سال نو و عید سعید نوروز را به همه‌ی فرهنگیان، همکارانم در اداره‌ی آموزش و پرورش مسحدسلیمان و خصوصا کلیه‌ی همکاران بازنشسته تبریک گفته و برای همگان سالی پر از شادکامی و سلامتی آرزومندم. یادی هم کنیم از عزیزانی که دیگر در میان ما نیستند و رخ در نقاب خاک کشیده‌اند و برایشان رحمت و مغفرت الهی را آرزو کنیم.

 جا دارد در آغاز این سال نو، در کنار سفره‌ی هفت سین و هنگام تحویل سال، از درگاه الهی برای تمامی بیماران صحت و سلامتی را آرزو کنیم و از خداوند بخواهیم همه‌ی بیماران را شفا عنایت فرماید. آمین

تبریک سال تحصیلی جدید

  با یاد و نام خدا   

   

  آغاز سال تحصیلی جدید را به همه ی فرهنگیان خصوصا همکارانم در اداره ی آموزش و پرورش مسجدسلیمان، کلیه ی اولیا ودانش آموزان عزیز تبریک می گویم و آرزو می کنم در سال تحصیلی جدید موفق باشند. 

  جا دارد در ابن ابتدای سال، یادی بکنیم از همکارانی که دیگر در بین ما نیستند و نیز از درگاه خداوند برای دوستانی هم که در بستر بیماری هستند آرزوی سلامتی و بهبودی داشته باشیم.  

                                                                                                      آمین   

عکسی از مسجدسلیمان ( مدرسه ی راهنمایی مولوی )

  با یاد و نام خدا 

  عکسی از مدرسه ی راهنمایی مولوی در محله ی نفتون مسجدسایمان 

 

مدرسه ی راهنمایی مولوی - نفتون مسجدسلیمان

تسلیت واژه ی کوچکی است برای غمی بزرگ

  با یاد و نام خدا

  تسلیت واژه ی کوچکی است برای غمی بزرگ

  هفته ی گذشته یکی دیگر از همکاران خوبمان را از دست دادیم. زمانی که آگهی ترحیمش را نصب بر شیشه ی کتابفروشی شیرانی در بازار چشمه علی مسجدسلیمان دیدم، باورم نمی شد که علی، آن همکار و برادر همیشه خندان وبشاش هم رخ در نقاب خاک کشیده است. یادم آمد تابستان 1363 زمانی که یه همراه دیگر دوستان پس از بازگشایی دانشگاهها در سالن اداره ی آموزش و پرورش شوشتر، سپس در شیراز ، اصفهان و نهایتا در اهواز،  در کلاسهای درس دانشگاه علامه طباطبایی شرکت کردیم و ..... .

  علی ورناصری همکار خوبمان دارفانی را وداع گفتند. مصیبت را به خانواده ی ایشان و کلیه ی همکاران در آموزش و پرورش مسجدسلیمان تسلیت گفته، از درگاه ایزد منان برای زنده یاد آمرزش و مغفرت الهی و برای خانواده شان صبر و سلامتی آرزو دارم.

روز معلم مبارک یاد

  با یاد ونام خدا

  تقویم در صفحه ای از صفحاتش، به تو می بالد و سال در روزی از روزهایش دست تو را می بوسد عزیز بزرگوار.

  فرارسیدن روز معلم را به همه ی معلمین بخصوص همکارانم در آموزش وپروش مسجدسلیمان تبریک می گویم و برایشان آرزوی سلامتی و سربلندی دارم.

  تبریک ویژه ای هم دارم به تمامی معلمینم در سالهای دورتر، آقایان موزری، قاسم اندیشی، سید صادق جلالی فر، منصورنیا، حاجیان، سارنج، جواد نصیری و ... .

  جا دارد یادی هم از عزیزانی داشته باشم که دیگر در بین مانیستند زنده یادان محمدقاسم ارزانی ( معلم پایه ی اول ) صادق زاده ( دبیر زبان ) اسفندیار بابادی ( دبیر ریاضی ) شیرعلی زاده ( دبیرریاضی ) نیکمهر ( دبیر زبان )، مهدی گرامی، اولیایی، بهمن خسروی، خیبر حسین پور و یدالله بابادی که نه تنها همکار که برادری مهربان برایم بودند و از خداوند برایشان مغفرت آرزو کنم.

  معلمین عزیزم روزتان مبارک  و خاطراتتان همیشه ماندگار.    

تسلیت واژه ی کوچکی است برای غمی بزرگ

  با یاد ونام خدا

  تسلیت واژه  ی کوچکی است برای غمی بزرگ

  محمد زمان مهمدی همکار خوب، تلاشگر و ورزشکارمان در یک سانحه جان به جان آفرین تسلیم کرد. همین یک جمله ی ساده نمی تواند غم واندوه من و دیگرهمکاران را نشان دهد. نمی توان به راحتی همه ی آن فعالیتی را که این دوست و همکار خوب وپرتلاشمان در رشد واعتلای ورزش شهرمان داشتند فراموش کرد.

  در گذشت این همکار و ورزشکار خوش اخلاق را به خانواده ی ایشان و کلیه ی همکاران فرهنگی تسلیت گفته، برای این برادر خوب، مغفرت الهی و برای بازماندگان سلامتی و شکیبایی آرزومندم.   

یادی از گذشته و از آموزگاران خوبم

  با یاد و نام خدا

  یادی از گذشته و از آموزگاران خوبم

  با سلام و تبریک سال نو و عید سعید نوروز.

  مدتی قبل تصمیم گرفتم به پاس زحماتی که معلمینم برایم کشیده اند و برای جبران ذره ای هرچند ناچیز از تلاشهای این عزیزان، بیوگرافی زندگی این بزرگواران را به همراه عکس ایشان روی وبلاگم بگذارم.  

با تلاش زیاد و با کمک دوست و همکار خوبم آقای مسعود حسن زاده که در فارسان سکونت دارند، شماره ی موبایل آموزگار پایه ی پنجم یعنی آقای جلالی فر را پیدا کردم. سپس با کمک دیگر دوست خوبم آقای منصور شکیبا نیز موفق شدم شماره ی موبایل آقای قاسم اندیشی آموزگار پایه ی چهارم را پیدا کنم.

  نمی دانید چقدر خوشحال شدم که پس از حدود نیم قرن صدای این بزرگواران را شنیدم و خوشحالتر اینکه هموز هم خدارا شکرسالم و سرحال بودند ( این را از تن صدایشان دریافتم ). شاید باور نکنید اولین باری که آقای جلالی جواب دادند و گفتند الو، من به همان گذشته ی دور برگشتم و ناخودآگاه از جا بلندشدم، حالتی که ممکن نیست در دانش آموزان امروزی ببینید و جالب تر این که هرچه پرسیدم و ایشان جواب دادند، به خاطر همان حالتی که گفتم، فراموش کردم و به ناچار دوباره مزاحم ایشان شده و نوشته ام را تکمیل کردم.

  در ابتدای سال هم برای هر دو عزیز پیام تبریک فرستادم که آقای اندیشی محبت کرده و تلفنی جوابم را داده و تبریک گفتند شاید که نه حتما دوباره به من درس دادند که می بایست حضوری به دیدار معلمم می رفتم که به جان و دل قبول دارم ولی متاسفانه به علت گرفتاری در مسجدسلیمان بودم راستش را بخواهید هنوز هم با خودم کلنجار می روم که چگونه به دیدن معلمم بروم و ... .

  به هرحال ابتدا بیوگرافی مختصری از این عزیزان را روی وبلاگ می گذارم و در فرصت مناسب عکس همه ی معلمینم را روی وبلاگ حواهم گذاشت و این کار را همانگونه که گفتم به نشانه ی تقدیری هرچند کوچک از بزرگمردانی می دانم که من کوچکترین پرورش یافته ی کلاس درس آنها هستم.

  در همین جا از تمامی کسانی که نوشته ام را می خوانند و مطلبی درباره ی معلمین قدیمی دارند خواهش می کنم یا روی وبلاگم پیام یگذارند و یا به ایمیلم بفرستند تا به نام خودشان آن را روی وبلاگ بگذارم.

  نوشته ام را با مطلبی پیرامون زندگی آقای جلالی فر شروع می کنم. ایشان در سال تحصیلی 1345 در دبستان سینا در بازار چشمه علی مسجدسلیمان آموزگار پایه ی پنجم من بودند. آنچه در دنباله می خوانید گفتگوی من با این عزیز می باشد.

  سید صادق جلالی فر

  اسم من سید صادق جلالی فر است. متولد دوم تیرماه سال 1317 مسجدسلیمان هستم. در سال 1337 وارد خدمت آموزش و پرورش مسجدسلیمان شدم. ضمن کار ابتدا دیپلم و سپس لیسانس زیست شناسی گرفتم. تا سال 1368 در مسجدسلیمان و سپس در اهواز خدمت کرده ام. در مسجدسلیمان ابتدا در دبستان دکتر شریعتی فعلی (  ششم بهمن سابق ) و سپس در دبستان سینا کار می کردم و مدتی را هم به عنوان معاون در دبیرستان سینا در بازار چشمه علی مسجدسلیمان خدمت کرده و بقیه ی مدت خدمتم را به عنوان دبیر زیست شناسی در دبیرستانهای مسجدسلیمان و اهواز گذراندم. در سال 1376 بازنشسته شده و فعلا در اصفهان ساکن هستم.   

  سه دختر و یک پسر دارم. یکی از دخترانم دارای مدرک کارشناسی ارشد معماری بوده و در حال حاضر هم در حال گذراندن دوره ی کارشناسی ارشد علوم سیاسی است، دیگری کارشناسی ارشد کشاورزی دارد و دختر سوم من هم در دبیرستان درس می خوانند. پسرم نیز تکنیسین برق هستند و در اهواز مشغول کار هستند. برای این عزیز که توانسته اند فرزندانشان را تا این درجه از تحصیلات عالیه برسانند آرزوی موفقیت هرچه بیشتر دارم.

  در پایان از جانب تمامی دانش آموزان و همکلاسانم که در سال 1345 در پایه ی پنجم دبستان سینا شاگرد آقای جلالی فر بودیم، برای آموزگار خوبمان از درگاه خداوند آرزوی سلامتی و سربلندی داشته و سال نو و عید سعید نوروز را به ایشان و خانواده ی ارجمندشان تبریک و تهنیت می گویم.

تسلیت واژه ی کوچکی است برای غمی بزرگ

  با یاد ونام خدا

  تسلیت واژه ی کوچکی است برای غمی بزرگ

  بار دیگر غم از دست دادن دوستی قلبمان را فشرد، دوست و همکاری که همیشه یادش و یاد محبتهایش را در دل خواهیم داشت.

زنده یاد نصرالله اژدری که از همکاران قدیمی ما در اداره ی آموزش وپرورش مسجدسلیمان بود هفته ی قبل دارفانی را وداع گفت، و همه ی همکارانش را در ماتمی جانکاه فروبرد. حضور دبیران، آموزگاران و کارکنان قدیمی بر مزار این بزرگمرد، نشان از علاقه ی بی شائبه ی همکاران نسبت به این بزرگمرد است.  

  برای ایشان مرحمت الهی و برای بازماندگان صبر و شکیبایی آرزومندیم.

                                                    روحش شاد و یادش گرامی باد.

تبریک سال تحصیلی جدید

تبریک سال تحصیلی جدید 

تبریک سال تحصیلی92-93 

  با یاد و نام خدا

  سال تحصیلی جدید بر شما معلمان گرامی مبارک

  سال تحصیلی جدید آغاز می شود و بازهم  بچه ها با شور و شوقی زیاد به مدرسه می روند. می روند تا پشت میز و نیمکت بنشینند، با نام خدا یادگیری را شروع کنند و با هم بخوانند که:

                           ای نام تو بهترین سرآغاز        بی نام تو نامه کی کنم باز

  آغاز سال تحصیلی جدید را به همه ی همکاران فرهنگی درسراسر ایران  خصوصا به همکارانم در  آموزش و پرورش مسجدسلیمان  تبریک می گویم.

  و تبریک ویژه ای به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید  به تمامی همکاران بازنشسته ی آموزش و پرورش در سراسر ایران و بخصوص همکارانم در مسجدسلیمان  داشته باشم، دوستانی که به جبر گذر زمان از یادها رفتند ولی باید به یادشان بود. جا دارد از عزیزانی  همچون  یدالله بابادی  که دیگردر بین ما نیستند نیز یادی بکنیم و از درگاه خداوند برایشان رحمت و مغفرت الهی را آرزو نماییم.